حاتم طایی هیچگاه اسمش رو روی درخت یا سنگی حکاکی نکرد،
او حتی با هیچ قلم ،
مرکبی و رنگی اسمش رو روی در و دیوار کسی ننوشت ؛
ولی در کمال تعجب ، نامش دنیا رو پر کرده !
با جوهره محبت نامت را بر دلها بنویس
بگذار نیکویی نامت را زنده نگهدارد ..
………………………………………………………………………
قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را;
این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق
…………………………………………………………………………
عادت ندارم درد دلم را ،
به همه کس بگویم ...
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خنـدانم...
تا همه فکر کنند
نه دردی دارم و نه قلبی ...
………………………………………………………………
همـه ی آدمـهــا درد دارنــد ...
حتـمـاً کـه نـبـایـد جـای ِ زخـم هـایـشان را
بـه شمـا نـشان دهنــد"
تــا بـاورتـان شود!!!!
……………………………………………………..
گاهی اوقات باید
بگذری و
بگذاری و
بروی ....
وقتی می مانی و تحمل می کنی ،
از خودت یک احمق می سازی...!
………………………………………………………………………….
گاهی دلم برای چوپان دروغگو خیلی می سوزه
بیچاره 2 بار بیشتر دروغ نگفت انگشت نما شد...
ولی ما هنوز صادق ترینیم …
……………………………………………………………………………………
نگاهت را به کسی دوز که قلبش برای تو بتپه ،چشمانت را با نگاه کسی آشنا کن که زندگی را درک کرده باشه ،سرت را روی شانه های کسی بگذار که از صدای تپشهای قلبت تو را بشناسه، آرامش نگاهت رو به قلبی پیوند بزن که بی ریاترین باشه، لبخندت را نثار کسی کن که دل به زمین نداده باشه ،رویایت رو با چهره ی کسی تصویر کن که زیبایی را احساس کرده باشه ،چشم به راه کسی باش که تو را انتظار کشیده باشه، اما عاشق کسی باش که تک تک سلولهای بدنش تقدس عشق را درک کند
………………………………………….
خوشبختی بر سه ستون استوار است: فراموش کردن غم های گذشته، فراموش نکردن عبرت های گذشته، غنیمت شمردن حال و امیدوار بودن به آینده
……………………………………………..
لازمه ی خوشبختی جذب کردن چیزهای تازه نیست، بلکه حذف کردن افکار کهنه است، افکاری که به هیچ دردی نمی خورند.
………………………………………………….
تو را دوست میدارم
اما بندی نیستم بر پاهایت
عشق من به تو
بال ست برای پریدنت
آرزوی من
اوج گرفتن در آسمان رویای توست
دل زمینیم همیشه بودنت را می خواهد
دل آسمانیم پروازت را طلب میکند
گرچه می فشارد دلتنگی قلبم را در چنگ
اما عشق حریف فاصله هاست
و من تو را
خویش را
رها می خواهم
رها
………………………………………………………………………..
خدا تنها روزنه امیدی است
که هیچگاه بسته نمی شود؛
تنها کسی است
که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد؛
با پای شکسته هم می توان سراغش رفت!
تنها خریداریست
که اجناس شکسته را بهتر می خرد،
تنها کسی است که وقتی همه رفتند می ماند،
وقتی همه پشت کردند،
آغوش می گشاید.
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود.
و تنها سلطانی است
که دلش با بخشیدن آرام می گیرد
نه با تنبیه کردن!